اگر وارد دنیای تجارت شده باشید، احتمالاً زیاد با دو واژه‌ی «بازاریابی» و «بازارسازی» برخورد داشته‌اید. خیلی‌ها این دو را به‌جای هم استفاده می‌کنند. اما واقعیت این است که این دو مفهوم، از زمین تا آسمان با هم فرق دارند. اگر تفاوت‌شان را ندانید، ممکن است در اجرای پروژه‌ها به بی‌راهه بروید یا دچار سردرگمی شوید.


🔍 بازاریابی یعنی پیدا کردن بازار موجود

در بازاریابی، شما یک محصول مشخص دارید و به‌دنبال یافتن مشتری برای همان محصول در بازارهایی هستید که از قبل برای آن محصول «تقاضا» وجود دارد.
یعنی نمی‌خواهید بازار جدیدی خلق کنید. می‌خواهید سهمی از بازار فعلی بگیرید. تمرکز شما روی این است که بررسی کنید کدام کشور یا منطقه، همین حالا هم برای محصول شما مصرف‌کننده دارد و رقبا در آن فعالیت می‌کنند.

مثلاً اگر تولیدکننده رب گوجه‌فرنگی هستید، به‌سراغ عراق می‌روید چون می‌دانید عراق واردکننده رب است و برندهای ایرانی قبلاً آنجا جا افتاده‌اند. پس شما وارد بازاری می‌شوید که قبلاً ایجاد شده و هدف‌گیری‌تان این است که جای یک برند دیگر را بگیرید یا بخشی از بازار را مال خودتان کنید.


🧱 بازارسازی یعنی ساختن بازاری که قبلاً وجود نداشته

برخلاف بازاریابی، بازارسازی زمانی مطرح می‌شود که شما محصولی دارید (یا حتی هنوز ندارید) که در کشور هدف، کسی آن را نمی‌شناسد، نیازی به آن احساس نمی‌شود یا اصلاً سابقه مصرف آن وجود ندارد.

در این حالت شما باید از صفر، ذهن و سلیقه مصرف‌کننده را بسازید. باید مردم را قانع کنید که به این محصول نیاز دارند. باید فرهنگ مصرف ایجاد کنید، باید تقاضا بسازید. این کار زمان‌برتر، سخت‌تر، ولی در نهایت عمیق‌تر و ماندگارتر است.

برای مثال اگر قصد دارید اکسسوری نقره با طراحی سنتی ایرانی را در کشور سوئد عرضه کنید، احتمالاً هیچ‌کس نه اسم این سبک را شنیده، نه علاقه‌ای دارد، نه کاربردی برایش می‌شناسد. پس شما باید آموزش بدهید، عکس منتشر کنید، ارزش فرهنگی آن را معرفی کنید و آرام‌آرام بازار بسازید.


⏱ سرعت در بازاریابی بیشتر است یا بازارسازی؟

در بازاریابی معمولاً نتایج سریع‌تر دیده می‌شود. چون تقاضا از قبل هست. کافی است قیمت رقابتی بدهید، محصول باکیفیت عرضه کنید و چند مذاکره هدفمند داشته باشید تا به فروش برسید.

در مقابل، بازارسازی زمان‌بر است. ممکن است ماه‌ها طول بکشد تا اولین مشتری جذب شود. اما در عوض اگر موفق شوید، بازار کاملاً در اختیار شماست. چون رقیب ندارید. چون شما آن بازار را ساخته‌اید.


⚖️ کدام‌یک پرریسک‌تر است؟

بازارسازی قطعاً ریسک بیشتری دارد. چون باید انرژی بیشتری صرف کنید، هزینه بیشتری برای تبلیغ و آموزش بدهید، مدت زمان بیشتری صبر کنید. ولی اگر به نتیجه برسید، منحصربه‌فرد خواهید بود و سود بلندمدت بیشتری نصیب‌تان می‌شود.

در عوض بازاریابی ریسک کمتری دارد. چون بازار از قبل ساخته شده و فقط باید با دیگران رقابت کنید. اگر سرمایه شما کم است یا تجربه کافی ندارید، بازاریابی انتخاب بهتری است.


🎯 چه زمانی سراغ بازاریابی برویم؟

اگر محصول‌تان عمومی است، در بازارهای منطقه‌ای شناخته شده، و مشتریان از قبل به آن نیاز دارند، بازاریابی گزینه خوبی است.
مثلاً صادرات پسته، رب، مصالح ساختمانی، شیرینی، کاشی، یا شوینده‌ها به کشورهای عراق، افغانستان یا پاکستان، نوعی بازاریابی محسوب می‌شود. در این کشورها این کالاها شناخته‌شده‌اند و فقط باید خریدار پیدا کنید.

اگر یکی از شرایط زیر برقرار باشد، بازاریابی ابزار مناسبی است:

  • محصول شما در بازارهای منطقه‌ای شناخته‌شده است.

  • رقبا قبلاً وارد شده‌اند و مشتری‌ها با نوع محصول آشنا هستند.

  • شما دنبال فروش سریع‌تر هستید.

نمونه‌ها:

  • صادرات پسته به چین

  • فروش کاشی به عراق

  • صادرات رب به افغانستان

در همه‌ی این موارد، بازار از قبل وجود داشته است؛ فقط باید سهم گرفت.


🌱 چه زمانی باید بازارسازی کنیم؟

اگر محصول‌تان خاص است، یا به کشوری می‌روید که مصرف آن محصول سابقه نداشته، یا می‌خواهید برندی نو با مخاطب تازه ایجاد کنید، باید سراغ بازارسازی بروید.
برای مثال صادرات دمنوش‌های ایرانی به اروپا، یا ظروف تزئینی خاص به کنیا، نمونه‌هایی از بازارسازی هستند. در این کشورها مردم عادت ندارند چنین محصولاتی مصرف کنند. پس باید فرهنگ‌سازی کنید، نمونه بدهید، نمایشگاه بروید، محتوای آموزشی تولید کنید و تقاضا را شکل دهید.

اگر:

  • محصول خاص و نوآورانه دارید

  • بازار سنتی فعلی آن را نمی‌پذیرد

  • در کشور هدف تقاضا برای این محصول وجود ندارد

  • برند شما ناشناخته است

باید با جسارت وارد فاز بازارسازی شوید. اینجا شما پیشرو هستید.

نمونه‌ها:

  • صادرات نقره و اکسسوری ایرانی به سوئد

  • برندسازی پوشاک کودک در کنیا

  • عرضه دمنوش‌های ایرانی به بازارهای اروپای شرقی


👤 سناریوی واقعی برای درک بهتر

فرض کنید «علیرضا» تولیدکننده کفش ارزان‌قیمت مردانه است و «سمیه» تولیدکننده ظروف چوبی دست‌ساز با طراحی ایرانی.

علیرضا به پاکستان فکر می‌کند. آنجا کفش ایرانی ارزان، بازار خوبی دارد. برندهای مشابه حضور دارند، حمل‌ونقل ساده است. کافی است چند خریدار پیدا کند و کالا را ارسال کند. این بازاریابی است.

اما سمیه تصمیم می‌گیرد به نروژ صادر کند. آنجا کسی این سبک طراحی را نمی‌شناسد. باید ویدیو بسازد، کاربرد محصول را آموزش دهد، ارزش هنری را توضیح دهد، و آرام‌آرام مخاطب بسازد. این بازارسازی است.


💼 ابزارهای هر کدام چیست؟

اگر در حال بازاریابی هستید، ابزارهای شما شامل تحلیل رقبا، بررسی رفتار مشتری، تبلیغات هدفمند، ثبت در پلتفرم‌های B2B، مذاکره مستقیم و قیمت‌گذاری دقیق می‌شود.

ابزارهای بازاریابی:

  • گوگل ترندز برای تحلیل بازار

  • ثبت در سایت‌های B2B مثل Alibaba

  • تبلیغات هدفمند اینستاگرامی یا تلگرامی

  • مذاکره با خریداران آماده در کشورهای هدف

اما اگر بازارسازی می‌کنید، باید روی برندینگ شخصی، محتوای دیجیتال، ویدیوهای معرفی، آموزش مصرف، تبلیغات مستمر و ارتباط با اینفلوئنسرها تمرکز کنید.

ابزارهای بازارسازی:

  • برندینگ شخصی در شبکه‌های اجتماعی

  • آموزش مصرف کالا به زبان مشتری

  • ساخت محتوای بومی‌شده

  • حضور


🤔 کدام بهتر است؟

هیچ‌کدام به تنهایی بهتر نیست. بستگی به محصول، هدف، سرمایه، زمان، و توانایی شما دارد.

اگر تازه‌کار هستید، بازاریابی شروع خوبی است. چون سریع‌تر به نتیجه می‌رسید و پول به‌دست می‌آورید.
اما اگر خاص‌فروش هستید، یا دنبال ساختن یک بازار بلندمدت و اختصاصی‌اید، بازارسازی گزینه‌ای هوشمندانه است.

پاسخ بستگی به سه عامل دارد:

  1. نوع محصول: اگر عمومی است، بازاریابی؛ اگر خاص و هنری است، بازارسازی.

  2. سرعت مورد انتظار: اگر عجله برای فروش دارید، بازاریابی؛ اگر بلندمدت فکر می‌کنید، بازارسازی.

  3. میزان بودجه و سرمایه: بازارسازی نیاز به هزینه بیشتر برای تبلیغ، تست، حضور و نمونه‌سازی دارد.

👨‍💼 سناریو واقعی برای درک بهتر

فرض کنید دو تاجر داریم:

🔸 «امیر» تولیدکننده شوینده با قیمت رقابتی
🔸 «زهرا» سازنده اکسسوری نقره‌ای با طراحی خاص ایرانی

امیر به عراق فکر می‌کند. آن‌جا شوینده ایرانی شناخته‌شده است. کافی است قیمت دهد و مذاکره کند (بازاریابی).
اما زهرا نمی‌تواند به بازار سنتی افغانستان برود. او تصمیم می‌گیرد به لهستان برود، بازار جدیدی برای طراحی خاص خود بسازد، و فرهنگ‌سازی کند (بازارسازی).

نتیجه:

  • امیر سریع‌تر فروش می‌زند ولی رقابتش بیشتر است.

  • زهرا دیرتر می‌فروشد ولی اگر موفق شود، بازارش اختصاصی خواهد بود.


✅ جمع‌بندی نهایی: انتخاب آگاهانه، رمز موفقیت در صادرات

تفاوت بازاریابی و بازارسازی فقط در معنا نیست؛ در نوع عمل، تفکر، مسیر، زمان و نتیجه نیز تفاوت دارند.
بازاریابی یعنی ورود به بازار ساخته‌شده. بازارسازی یعنی ساختن بازاری که از قبل وجود نداشته.

یک تاجر حرفه‌ای کسی است که بداند کِی باید بازار را پیدا کند و کِی باید بازار را بسازد. شناخت این مرز، مسیر تجارت شما را مشخص می‌کند.

دسته‌ها: افزایش مشتری , آموزش تجارت , برندسازی , شناخت بازار
برچسب‌ها: